رابطهی بین ویراستار و نویسنده
همهی ما به ویراستار نیاز داریم
معمولاً در مراحل خلق اثری کتبی به نقش ویراستار بیتوجهی میشود. نکتهای که باید به حتماً به آن توجه داشته باشیم این است که هیچ اثری بدون ویراستاری کامل نخواهد بود. من حتی ترجیح میدهم اثر ویراستاری نشده را به کودک ناقصالخلقهای تشبیه کنم که هیچ گاه اوج توانایی درونی خود را نخواهد توانست در دنیای بیرون نشان دهد چرا که مثلاً افلیج به دنیا آمده است.
ویراستاری لزوماً برای ردهی خاصی از آثار کتبی لازم نیست بلکه شامل همه نوع آفرینش کتبی خواهد شد. اعم از شعر و داستان یا آثاری که برای آموزش ریاضی و نجوم و فیزیک نوشته شده است. حتی یک کاتالوگ ویراستاری شده اثر به مراتب قویتری بر روی مشتریان خویش خواهد داشت.
ویراستاری فقط به معنای اصلاح املاء یا علایم سجاوندی نیست. بلکه شامل همه چیز میشود. ویراستار را به این دلیل نویسنده دوم خواندهاند.
داستان خلق رمان زیبایی «صد سال تنهایی» را در مقدمهای که آقای گلشیری بر کتاب مجموعه منتخب داستانهای مارکز نوشتهاند بخوانید. مطلب به طور کامل روشن میشود که اگر مهارت و سختگیری ویراستاران نبود این رمان هرگز به این درجه از موفقیت و شهرت نمیرسید. چه بسا مانند آثار اولیهی مارکز باعث زیان ناشر نیز میشده است!
اینها البته به این معنا نیست که نویسنده مجاز است شلخته بنویسد. هیچگاه نمیتوان فردی از مسئولیتی که در قبال زبان مادری دارد معاف ساخت، خاصه اینکه این فرد نویسنده نیز باشد. گرانبهاترین میراثی که ما میتوانیم برای آیندگان به جای بگذاریم همانا زبانی قوی و کارآمد و اندیشهای روزآمد است که در ظرف زبان ریخته شده است.
همهی ما به ویراستار نیاز داریم.
برای دریافت عکس در اندازهی واقعی بر روی آن کلیک کنید. Photo by Debby Hudson on Unsplash