دو قدم مانده به صبح

سلام خوش آمدید

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «احمد محمود» ثبت شده است

احمد آقایی دربارهٔ نخستین دیدار خود با احمد محمود می‌گوید:

اولین بار که دیدمش، اگر اشتباه نکنم، تابستان ۱۳۲۹ بود. پسین‌گاهِ دیری بود، اما همچنان هُرم گرما از کف خیابان برمی‌خاست. من در آن زمان که نوجوانی چهارده ساله بودم، همراه دوست صمیمی و همکلاسم زنده‌یاد حسن ناجی که پسرخالهٔ احمد بود برای انجام کاری به خانهٔ خاله‌اش رفته بودیم. در آنجا بود که من احمد را در دکان نانوایی که نزدیک منزلشان در خیابان گشتاسب بود، سرگرم کار دیدم. فرز و چابک نان به تنور می‌زد و کتاب می‌خواند. کتاب را گذاشته بود بالای تنور و هرازچندگاهی نگاهی به آن می‌انداخت و یا ورق می‌زد. سال‌ها بعد روزی به من گفت: اولین کتابی که بالای تنور خواندم رباعیات خیام بود. اکنون که ۵۳ سال از آن روز می‌گذرد، هنوز نقش آن خاطره در گوشه‌ای از ذهنم جای گرفته است.

منبع: احمد آقایی (۱۳۸۳). بیدار دلان در آینه: معرفی و نقد آثار احمد محمود‌. چاپ اوّل. تهران: به‌نگار. صفحهٔ ۸.

در همین زمینه

  • اسماعیل
دو قدم مانده به صبح
آخرین نظرات