دو قدم مانده به صبح

سلام خوش آمدید

آری کار من نوشتن است. نوشتن همین و تمام...

چهارشنبه, ۱۳ تیر ۱۴۰۳، ۰۱:۱۸ ق.ظ


نوشتن تنها چیزی‌است که این سال‌ها دست از سرم بر نداشته، بارها در مواجهه با این سوال که « این روزها چه کاری می‌کنی؟» تردید داشته‌ام که بگویم می‌نویسم و گاهی پاسخ شنیده‌ام: می‌نویسی! حتما طرف در دلش گفته: «خب که چی؟ نوشتن که نشد شغل!» از مصائب نوشتن در این مملکت همین است که هیچ کس تو را جدی نمی‌گیرد. از خانواده بگیر تا حکومتی که اصلا دوست دارد سر به تنت نباشد! اما تو می‌نویسی و با وسواس و یک‌دندگی ادامه می‌دهی. چون می‌دانی که دنیا با نوشتن جای بهتری خواهد بود. چون می‌دانی که یک رمان که در کنج کتاب‌خانه‌ای نوشته می‌شود گاهی چنان مرزهای جغرافیایی را می‌شکند که قهرمان داستانش از آدم‌های واقعی هم فراتر می‌رود و نام‌دارتر می‌شود. روزم را با خریدن قهوه‌ای شروع می‌کنم. سر جای همیشگی در کتابخانه کوچکی می‌نشینم. بعد با کلمات کلنجار می‌روم. با اسم‌ها و فعل‌ها درگیر می‌شوم. به لغت‌نامه‌ها سرک می‌کشم و دنبال معادل واژه‌ها می‌گردم. برای نوشتن یک پاراگراف گاهی چند فصل یک کتاب را می‌خوانم. وقتی به خانه بر می‌گردم حس می‌کنم که سرم سبک شده‌است‌. کمی گیج و منگم اما سرخوش. با خودم مرور می‌کنم که امروز هزار و دویست کلمه نوشته‌ام. به خودم غبطه می‌خورم‌. به این منی که بهترین حالت این روزهای من است. به این منی که وسواس نوشتن یک لحظه هم رهایش نمی‌کند. آری کار من نوشتن است. نوشتن همین و تمام...

  • اسماعیل

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دو قدم مانده به صبح
آخرین نظرات