بخندید، سفر کنید و کتاب بخوانید!
«بخندید، سفر کنید و کتاب بخوانید! خبره ای در دنیای زبان، آموزش و اینترنت. سوالهای خود را در بخش نظرات مطرح کنید، ما یا سایر هموطنان پاسخ خواهیم داد. برای کمک به سایت ما و گسترش آموزش در بین هموطنان، در سایتها، وبلاگ ها و شبکه های اجتماعی لینک سایت ما را درج کنید.»
بهانۀ این نوشته متن بالا است از سایت چرب زبان انتخاب شده است. من هیچ تغییری در آن ندادهام فقط اینکه متن را بین علامت نقل قول آوردهام.
از نظر این متن نمونه عالی یک «کپی» عالی است.
به این کاری ندارم که این سایت چه تعداد مخاطب دارد و در جذب و نگهداری مخاطب و امر فروش چقدر موفق است. به این هم کاری ندارم که شما آیا با این سایت سر و کار داشتهاید یا نه و چه نظری در مورد آن دارید. هیچکدام از اینها موضوع نوشتۀ من نیست.
اصل موضوع این است که من سالهای سال ایت که با این سایت آشنایی دارم و باها و بارها به ان مراجعه کردهام، نامش را در نتیجۀ جستجوهای گوکل دیدهام و همچنین نامش را بارها از این و آن شنیدهام.
هیچکدام از اینها تأثیر خاصی روی من نداشت مگر این یک پاراگراف که کاری کرد که نام این سایت در ذهن من حک بشود! و این همان کارکرد اصلی یک کپی خوب است.
اما کپی رایتینگ چیست که عالم همه دیوانۀ اوست؟
شاید زمانی درست بود که بگوییم کپی رایتینگ (فقط) یعنی نوشتن متن تبلیغاتی. هرچند که هنوز هم قسمت اصلی این کار نوشتن متنهای تبلیغاتی است اما کارکرد اصلی این مهارت خیلی فراتر از این حرفها رفته است.
کلمۀ «کپی رایتینگ» از اینجا میآید لازم بوده برای فروش چیزی کسی متنی بنویسید که در تیراژ بالا «کپی» شود و در بین مردم توزیع شود. نسل ما و نسل قبل از ما، کلمۀ کپی را به معنای تکثیر یک متن تایپ شده یا نوشته شده استفاده میکرد. بنابراین به دستگاه فتوکپی میگفتیم دستگاه کپی. و قدیمیترها هم معادل فرانسوی اون رو به کار میبردن و میگفتن دستگاه کُپیه. این داستان شسته رفتۀ تولد یک مهارت اساسی در ابتدای قرنی بود که ویژگی اصلی آن تولید انبوه محصول و کالا بود.
رفته رفته این مهارت تبدیل شد به یک «دانش» که با چند دانش دیگه امتزاج پیدا کرد و امروزه باید آن را یک مهارت جدی برای هر فردی دانست که به هر دلیلی با «نوشتن» یا «صحبت کردن» سر و کار دارد.
کپی رایتینگ به شما آموزد چگونه متنی بنویسید که به ذهن مخاطب انسجام بدهد و او را به سمتی که مقصد شماست هدایت کند. حتی اگر نوشته یک متن درسی برای فیزیک یا ریاضی است! میدانم خیلی از کپیرایترها با نظر من موافق نیستند. اما این یک واقعیت است.
حتی چیزی که در ایران به «فن بیان» شهرت دارد چیزی نیست جز «بیان شفاهی» یک «کپی» خوب!
من از روزی که نگاه مدرن به نوشتن را درک کردم و روی مهارتهای نوشتنم کار کردم، خودم را خیلی موفقتر یافتم.
بنابراین بخندید، سفر کنید و کتاب بخوانید و کپیرایتینگ یاد بگیرید.
عکسی که برای این پست انتخاب کردهام خودش نمونه یک کپی خوب است: استایلی مطابق تصورات شما!
شما چه نمونۀ خوبی سراغ دارید؟
در همین زمینه