دو قدم مانده به صبح

سلام خوش آمدید

از روشنفکران بپرهیزید

دوشنبه, ۱۳ شهریور ۱۴۰۲، ۱۲:۴۸ ب.ظ

در حدود 200 سال از زمانی می‌گذرد که روشنفکرانِ غیرِ روحانی به عنوان راهنما و آموزگار بشریت، جانشینِ دانش آموختگانِ قدیم شدند. ما به شماری از مواردِ فردی کسانی که می‌خواستند به بشریت اندرز دهند نگاهی انداختیم. بویژه نگرش آنان نسبت به حقیقت، شیوه‌ی جستجو و ارزیابی شواهد از سوی آنان، واکنش آنان نه تنها در برابر بشریت به طور کلی، بلکه در برابرِ انسان‌ها به طور خاص، و طرز رفتارشان را با دوستان، همکاران، خدمتکاران، بویژه خانواده‌ی خویش بررسی کردیم؛ و به اختصار به پیامدهای اجتماعی و سیاسی پیروی از اندرزِ آنان پرداختیم. 

چه نتایجی باید گرفت؟ خوانندگان خود داوری خواهند کرد. اما به گمان من، اینک در میان مردم در قبال روشنفکرانی که می‌خواهند برای ما موعظه کنند، نوعی تردید وجود دارد؛ و مردمِ عادی گرایشی روز افزون یافته‌اند که به حق و صلاحیتِ دانشگاهیان، نویسندگان و فیلسوفان، هر اندازه هم که برجسته باشند، در اینکه به ما بگویند امور خود را چگونه اداره کنیم با نظرِ مخالف بنگرند. چنین می‌نماید که اکنون این باور رواج می‌یابد که روشنفکران، آموزگارانی خردمندتر یا سرمشق‌هایی با ارزشتر از جادوگران و کشیشانِ قدیم نیستند. من در این شک، سهیم هستم. ده دوازده تن از مردمی‌که به طور اتفاقی از کوچه و خیابان برگزیده شده باشند، احتمالا بیش از گروهِ نمونه‌ای از روشنفکران درباره‌ی مسائل اخلاقی و سیاسی عقایدِ معقول ابراز خواهند کرد. اما من از این فراتر می‌روم. یکی از درس های اصلی قرن غم انگیز ما، که شاهد قربانی شدن میلیون‌ها انسانِ بیگناه در طرح‌هایی برای بهبودِ سرنوشت بشریت بوده، این است: از روشنفکران بپرهیزید. نه تنها باید آن‌ها را از اهرم‌های قدرت دور نگاه داشت، بلکه هنگامی‌که می‌خواهند اندرز جمعی بدهند باید هدف بدگمانی ویژه‌ای قرار گیرند. از کمیته‌ها، کنفرانس‌ها و مجامع روشنفکران بپرهیزید. به بیانیه‌های عمومی‌که از صفوفِ فشرده‌ی آنان صادر می‌شود، اعتماد نکنید. داوری آن‌ها را درباره رهبرانِ سیاسی و حوادثِ مهم بی‌اعتبار بشمارید. زیرا روشنفکران نه تنها مردمانی بسیار فردگرا و تکرو نیستند، بلکه از الگوهای رفتاری معین و منظمی‌پیروی می‌کنند. به عنوان یک گروه، در محافلِ کسانی که تأییدشان را می‌جویند و ارج می‌گذارند غالبا فوق‌العاده همرنگِ جماعت هستند؛ و این است آنچه آن‌ها را در حالتِ جمعی، آن همه خطرناک می‌سازد. زیرا فضایی از اندیشه و عقاید رایج به وجود می‌آورد که اغلب به شیوه‌های عملیِ خردستیز و ویرانگر منجر می‌شود.

از همه مهمتر، باید در همه حال چیزی را که روشنفکران از روی عادت فراموش می‌کنند به خاطر داشته باشیم و آن این است که "مردم" از برداشت‌ها و مفاهیم مهمترند و باید الویت داشته باشند. 

بدترین نوع استبداد، خودکامگی سنگدلانه‌ی عقاید است.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دو قدم مانده به صبح
آخرین نظرات