دو قدم مانده به صبح

سلام خوش آمدید

۹ مطلب در آبان ۱۳۹۸ ثبت شده است

درباره رشد صنعت جاسوسی | رقابتی سخت در سرقت اسرار و اطلاعات رقبای سیاسی

۲۱ نوامبر ۱۹۹۰ میلادی اعلامیه پایان جنگ سرد به امضای سران ۲ ابرقدرت مطرح آن زمان یعنی شوروی و آمریکا رسید به طوری که پس از این واقعه تا فروپاشی شوروی، جنگ سرد میان  این ۲ ابرقدرت در جریان بود. جنگ سرد به عنوان اصطلاحی جدید از اوایل دهه ۱۹۵۰ وارد دایره‌المعارف دنیای سیاست شد؛ نزاعی که برای گسترش نفوذ سیاسی و اقتصادی میان ۲ ابرقدرت آغاز شد و برخلاف دیگر جنگ‌ها، گلوله‌ای از اسلحه نظامیان ۲ طرف شلیک نمی‌شد و در مقابل، جدال ۲ ابرقدرت به رقابتی ویران‌کننده در تمام عرصه‌ها تبدیل شده بود.

  • اسماعیل

«آلفرد کینزی» زیست‌شناسی بود که به واسطه پژوهش‌های جنجالی خود در دهه ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ به پایه‌گذار رشته سکسولوژی مشهور شد. مطالعات او روی مسائلی مانند ارگاسم، خودارضایی و همجنس‌گرایی موجب تابوشکنی و رواج آزادی جنسی در آمریکا شد. هر چند پژوهش‌های کینزی روی جامعه آماری نامشخص و بعضاً غیرمعمول ـ مانند قاتلان زندانی یا کودکان ۵ ماهه تا ۱۴ ساله ـ انجام گرفت و او هرگز حاضر نشد یافته‌های خود را روی یک جامعه آماری ۴۰۰ نفره مجدداً اجرا و اثبات کند!

  • اسماعیل

نشریهٔ تایمز به سیاق دیگر نشریات معتبر جهان، لیستی از بهترین فیلم‌های دههٔ اخیر (۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹) زده است؛ لیستی جالب توجه که در آن از فیلم آلمانیِ «ققنوس» به کارگردانی کریستین پتزولد تا فیلم اکشن محبوب «جان ویک» به چشم می‌خورد. ویدیوی تایمز در معرفی ۱۰ فیلم برتر دههٔ ۲۰۱۰ را با زیرنویس فارسی هفدانگ تماشا کنید. www.hafdang.com

  • اسماعیل

چگونه از عقاید احمقانه بپرهیزیم اثر برتراند راسل

مقدمه

برتراند آرتور ویلیام راسل (زاده‌ی ۱۸ می ۱۸۷۲ – درگذشته‌ی ۲ فوریه ۱۹۷۰). ریاضیدان، منطق‌دان و فیلسوف بریتانیایی بود که آثارش در مورد تحلیل منطقی، فسلفه‌ی قرن بیستم را تحت تاثیر قرار داد. برتراند راسل که موفق به کسب جایزه‌ی نوبل نیز شد، در گفتاری کوتاه با عنوان «چگونه از عقاید احمقانه بپرهیزیم؟»، به روشنی به آسیب شناسی آفات تعصب، جزم و جمود، پیش‌داوری و …. در باورهای آدمی می‌پردازد. برای پرهیز از انواع عقاید احمقانه‌ای که نوع بشر مستعد آن است، نیازی به نبوغ فوق بشری نیست. چند قاعده‌ی ساده شما را اگر نه از همه خطاها، دست کم از خطاهای ابلهانه بازمی‌دارد.

 

  • اسماعیل

به قلمرو هم احترام بگذاریم. 

شما را نمی‌دانم، اما من آدم دقیقی هستم و حافظه‌ی خوبی در تمام مسائل مربوط به خودم و دنیای اطرافم دارم. شاید بر حسب تجربه و ملاحظه‌کاری که دارم خیلی چیزها را به روی خودم نیاورم، ولی این به معنای این نیست که متوجه امور اطراف خودم نیستم. زمانی شما نسبت به رفتار کسی بی اهمیت می‌شود که وی را از دایره‌ی نزدیکان و آشنایان مهم خود بیرون انداخته باشید. زمانی در جایی چیزی خواندم که هر انسان قلمرو خود را به طور ناخودآگاه به سه ناحیه تقسیم می‌کند: ناحیه‌ی خویشتن (self)، ناحیه‌ی اقوام و عزیزان، و ناحیه‌ی آشنایان مهم و دوستان نزدیک. بالاخره جایی هم هست که خارج از این ناحیه: کل جامعه، و آن جایی است که کسانی قرار دارند که شما نسبت به رفتار آن‌ها هیچ اهمیتی قائل نمی‌شوید. 

در ناحیه‌ی خویشتن، فقط خودتان حضور دارید. حتی عزیزترین فرد زندگی شما هم خیلی به این ناحیه ورود نخواهد یافت مگر اینکه با فرد بی‌شعور و متجاوزی طرف باشید که سعی در تجسس روحیات و خصوصیات شما داشته باشد تا بلکه کنجکاوی بیمار گونه‌ای که معمولاً ممکن است از ترس ناشی شده باشد را سیراب کند، و یا تلاشی داشته باشد در جهت کنترل شما! ما همه با این دسته از افراد آشنا هستیم. جایی هست که فقط مختص به من است و به هیچ وجه کسی غیر از خودم را راه نخواهم داد. این ناحیه برای همه‌ی افراد وجود دارد. هر چه فشارهایی که به این ناحیه وارد می‌آید بیشتر باشد و شما بیشتر احساس ناراحتی کنید، زودتر آستانه‌ی تحمل شما در هم می‌ریزد. لذا باید ملاحظه افراد را داشته باشید و نگذارید که آستانه‌ی تحمل‌شان در هم بریزد. به اصطلاح نگذاریم «کاسه‌ی صبر کسی لبریز شود». چرا که در این صورت «خود کرده را تدبیر نیست» و اگر خشم و پرخاشگری و یا انکار و پس زدن و طرد شدن و یا هر واکنش دیگری در پاسخ تجاوز روحی دریافت کردیم، نباید گلایه‌مند باشیم. پس قبل از اینکه کسی سر ما فریاد بکشد و یا به کلی ما را طرد کند مواظب رفتارهای خود باشیم. به موقع از احوال آدم‌ها بپرسیم و به موقع بگذاریم در حریم خلوت خود به روحیات خود بپردازند. درک این نکته‌ی ظریف که چه زمان وقت مناسبی برای احوال پرسی و چه زمان وقت آزاد گذاشتن کسی است، کلید موفقیت خیلی از رابطه‌ها و شکل گرفتن عشق‌ها و دوستی‌های عمیق است.

  • اسماعیل

یادگیری کودکان وقتی به بهترین شکل اتفاق می‌افتد که با بدن خود درگیر جهان خارج شوند

امروزه روز، تمام ابعاد زندگی ما با اینترنت عجین شده است. حتی می‌توان گفت دیگر تقریباً هیچ کاری را نمی‌توان بدون اینترنت انجام داد. در این میان اما، مانند هر مخلوق بشری دیگری، اینترنت هم محل بحث دارد که آیا تمام کارکردهای آن مفید هستند؟ آیا باید از ورود آن در هر قسمت از زندگی فردی و اجتماعی خود استقبال کنیم؟ مهم‌تر از آن وسایلی هستند که با آن‌ها اینترنت را دریافت می‌کنیم. به این بهانه که اینترنت همه جا نیاز است، کامپیوتر‌های شخصی، تبلت‌ها، لپ‌تاپ‌ها و گوشی‌های تلفن همراه همه جا با ما هستند. البته همه‌ی ما می‌دانیم که تنها کارکرد این وسایل دریافت اینترنت نیست، آن‌ها کارکردهای مثبت و منفی دیگری نیز دارند.

  • اسماعیل

همه توافق داریم که بشر روزگاری غارنشین بوده است. اما اغلب فکر می‌کنیم این دوران غارنشینی خیلی زود و در همان عنفوان جوانی تمدن پایان یافته است. در واقع همگان بیرون آمدن فیزیکی بشر از درون غار و پا بر روی زمان نهادن وی و شروع زندگی در محیط بیرون، ابتدا به صورت کوچ از نقطه‌ای به نقطه‌ای دیگر و به مناسبت فصل‌های سال و نیازهای بشر و سپس به صورت یک‌جا نشینی در کناره‌ی رودهای پر آب و زمین‌های حاصلخیز مانند سرزمین میان دو رود را نشانه پایان دوران غارنشینی و آغاز تمدن بشر می‌دانند. 

  • اسماعیل

فرقی نمی‌کند سال نو میلادی باشد یا سال نو خورشیدی، فرقی نمی‌کند شب چله باشد یا جشن هالووین، فرقی نمی‌کند ولنتاین باشد یا جشن اسپندارمزگان. در هر صورت حجم زیادی عکس و نوشته و کپشن در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌کنیم. چند نکته در این خصوص قابل ذکر است:

چیزی که ایرانی نیست، بنا بر دلیلی تاریخی ایرانی نیست! بنا به تصویب و تصمیم کسی ایرانی با غیر ایرانی نشده است. لذا خیلی خنده دار است که به زور می‌خواهیم کریسمس را جشن بگیرم و خوشحال باشیم. اینکه آداب و سنن دیگر ملت‌ها برای ما قابل احترام باشد، یا اینکه در کشوری غربی زندگی کنیم و بنا بر اقتضای محیطی که در آن زندگی می‌کنیم با شادی مردم آن سرزمین همراه و همدل باشیم، البته که بحث متفاوتی دارد. اما این اجبار به جا انداختن چیزی که متعلق به فرهنگ و تاریخ ایران نیست صرفاً یک لج‌بازی تهی از تفکر است.

  • اسماعیل
وبلاگ نویسی متعلق به نسلی است که انقلاب فکری را از روی کاغذ به صفحات مجازی کشاند و به آن صفحات جان بخشید.

هنوز هم کسانی که رویاهای بزرگ دارند و می‌خواهند به آنها جامه عمل بپوشانند، وبلاگ نویسی را عملی جدی می‌پندارند و در طول روز ساعاتی را به خواندن و نوشتن می‌پردازند. در جایی که نسلی بعد از این نسلی بر سر کار آمدند که تجربه آنها از وب، فقط شبکه‌های اجتماعی بوده است. و البته اینها حتی این شانس را نداشته‌اند که دنیایی را تجربه کنند که در آن نوشتن و خواندن و حتی روزمره ترین اعمال بشر، چه نامه‌ای اداری و چه نامه‌ای عاشقانه با بوی کاغذ توام بوده است. طبیعی است که آدمهایی را ببینیم که نه برنامه نویسی می‌دانند و نه از مسائل سیستم عامل و دیگر چیزهای مرتبط سر در می‌آورند و نه از نوشتن و خواندن و جستجو!

این برای نسل آرزومندان و رویا پردازان است که گوگل مانند جعبه‌های جستجوی کتاب در کتابخوانه‌ها عمل میکنند.
وبلاگ‌نویسی
  • اسماعیل
دو قدم مانده به صبح
آخرین نظرات