معرّفی کتاب سِرِّ دار نوشته تندر کیا
کتاب سرِ دار گزارشی تحلیلی از بر دار رفتن آیتالله شیخ فضلالله نوری در نهضت مشروطه است.
- نوبت چاپ: سوم
- محل چاپ: تهران
- ناشر: کتاب صبح
- سال چاپ: ۱۳۸۹
- تعداد صفحات: ۱۳۲
شیخ فضلالله نوری یکی از شخصیتهای جنجالبرانگیز عصر مشروطه است که بسیار له یا علیه او نوشته و گفتهاند. کتاب «سرّ دار» نوشتۀ تندر کیا، نوۀ پسری شیخ فضلالله نوری است. اهالی ادبیات تندر کیا را بیشتر با جنبش ادبی شاهین میشناسند، اما او در اینجا در شمایل یک مورخ ظاهر میشود. تندر کیا در مقدمۀ این کتاب میگوید که با خواندن آثاری غیرمنصفانه دربارۀ پدربزرگش در کتب درسی و تاریخی آن روزگار، به این فکر افتاده تا با کنار هم قرار دادن اسناد و مدارک، تصویری روشن و واقعی از پدربزرگش و بخشی از تاریخ مشروطه که او در آن نقش داشته ارائه دهد. او یادآور میشود که اطلاعاتش دربارۀ زندگی و مرگ شیخ فضلالله نوری را از سه منبع گرفته است: نخست دیدهها و شنیدههای خودش، دیگر اسناد مکتوب و سهدیگر گواهی گواهان.
بر اساس متن کتاب، شیخ فضلالله نوری در دوم ذیالحجةالحرام سالِ ۱۲۵۹ هجری قمری در مازندان به دنیا آمد. در جوانی به نجف رفت و در تحصیلات حوزوی به درجۀ اجتهاد رسید. پس از گرفتن درجۀ اجتهاد، به تهران برگشت و به یکی از روحانیان طراز اول کشور بدل شد. دو زن به نامهای سکینه و گلین گرفت. از سکینه صاحب سه پسر و پنج دختر و از گلین صاحب یک پسر و سه دختر شد. در جنبش تنباکو نقش مؤثر داشت. از تأسیس عدالتخانه حمایت کرد. تدوین دو متمم قانون اساسی یعنی تعیین شیعه بهعنوان مذهب رسمی کشور و نظارت علما بر مصوبات مجلس یادگار اوست. شیخ فضلالله ابتدا با جنبش مشروطه همراه شد، ولی وقتی فهمید که مشروطه در حقیقت همان دموکراسی اروپایی است که با اصول اسلامی سر سازگاری ندارد، آن را حرام اعلام کرد و در مقابلش ایستاد و یک نوع حکومت مخصوص باعنوان مشروطۀ مشروعه را پیشنهاد کرد. اساس حکومت مشروطۀ مشروعه از نظر شیخ فضلالله نوری بر این بود که تمام قوانین جامعه باید بر اساس احکام اسلام تنظیم شود و اسلام تمام قوانین را در دل خود دارد، بنابراین نیازی به هیچ قانون جدیدی نیست. این سخنان او به مذاق مشروطهطلبان خوش نیامد.
بعد از فتح تهران توسط مجاهدان مشروطه، محمدعلی شاه به سفارت روسیه پناهنده شد. سفارت روسیه شیخ فضلالله نوری را نیز به پناهنده شدن دعوت کرد، اما او نپذیرفت که به اجنبیها پناه ببرد. در نهایت بعد از چند روز، مجاهدان به خانۀ شیخ فضلالله نوری میریزند و دستگیرش میکنند. چهار پنج روز زندانیاش میکنند. سپس او را برای محاکمه و بازجویی به عمارت گلستان میبرند؛ محاکمهای که کاملاً نمایشی است و شب قبل بساط دار اعدام او چیده شده است. نهایتاً شیخ فضلالله نوری را در عصر روز ۱۳ رجب ۱۳۲۷ هجری قمری و مصادف با روز تولد حضرت علی، در میدان توپخانه در سن تقریباً ۶۸ سالگی به دار میآویزند. بعد از اجرای مراسم اعدام، جنازه را تحویل خویشاوندانش میدهند تا شبانه دفن کنند. خانوادۀ شیخ فضلالله جنازه را در خانه غسل میدهند و پنهانی در یکی از اتاقهای خانه دفن میکنند و یک تابوت خالی را با مجاهدان به قبرستان میبرند و به خاک میسپارند و هجده ماه بعد جنازه را به قم انتقال میدهند و در آنجا دفن میکنند.
تندر کیا معتقد است انگلیس نقش مسلّمی در شهید کردن شیخ فضلالله نوری داشته است، زیرا شیخ در جنبش تنباکو نقش برجستهای داشت و شکست انگلیسیها در این جریان بسیار بر آنها ناگوار آمد. انگلیس در جنبش تنباکو قدرت وحدت علمای اسلام را دید و برای همین در پی درهمشکستن وحدت علما و تضعیف اسلام بود و بر همین اساس نیز زمینه را برای قتل شیخ فراهم کرد.
تندر کیا همچنین بر این باور است شیخ فضلالله نوری نه سلطنت مطلقه (غیرمشروطه) را میخواست و نه مشروطۀ مطلقه (غیرمشروعه) را، او خواهان مشروطه مشروعه بود و برای ایجاد مشروطۀ مشروعه هزینههایی کرد که بخش از آن را دربار محمدعلی شاه و بخشی را خود او تقبل کرد.
کتاب «سرّ دار» نثری بسیار شیوا و روان دارد و به شیوهای داستانی و با ذکر جزئیات دقیق بخشی از تاریخ مشروطه را روایت میکند. روایت کتاب بسیار جذّاب و پُرکِشش است و البته در خلال آن گاهی بزرگنماییها، تقدّسبخشیها و اسطورهسازیهایی هم میشود که با توجه به نسبت نویسنده با شیخ فضلالله نوری طبیعی است. باوجوداین اگرچه نویسنده درصدد آن است که تصویری یکدست، منسجم و برحق از شیخ فضلالله ارائه دهد، اما در خلال متن میتوان نکتههایی یافت که چندان با هدف نویسنده سازگار نیست.
در همین زمینه
- ۰۳/۰۴/۱۲