برگرفته از شماره اول «دفترهای زمانه»
فروغ فرخزاد
احمدرضا احمدی
- ۰ نظر
- ۲۱ مرداد ۰۳ ، ۱۵:۵۹
«وَرْقه و گُلشاهِ» عیوقی منظومهای عاشقانه و متعلق به نیمۀ دوم قرن پنجم هجری قمری است (ویکیپدیا). داستان این منظومه برگرفته از ادبیات عرب است و گویا روایت دیگری از داستان شاعر عرب، عروة بن حزام العذری با دختر عمش، عفراء بنت عقال باشد (1 و 2). داستان در بحر متقارب سروده شده است و اگرچه موضوعی عاشقانه دارد، اما بخشهای وسیعی از آن به وصف صحنههای جنگ و رزم اختصاص دارد و شاعر در این صحنهها بسیار متأثر از شاهنامۀ فردوسی است. از شاعر این منظومه اطلاعات چندانی در دسترس نیست، جز اینکه مسلمان بوده، معاصر محمود بن ملکشاه سلجوقی بوده و این منظومه را در طول یک سال سروده است.
هر کجا مرز کشیدند، شما پُل بزنید
حرف تهران و سمرقند و سرپل برنید
هر که از جنگ سخن گفت بخندید بر او
حرف از پنجرۀ رو به تحمل بزنید
نه بگویید، به بتهای سیاسی نه، نه!
روی گور همۀ تفرقهها گل بزنید
مشتی از خاک بخارا و گِل از نیشابور
با هم آرید و به مخروبۀ کابُل بزنید