معرّفی کتاب قصه، داستان کوتاه، رمان
- نویسنده: جمال میرصادقی
- نوبت چاپ: اول
- محل چاپ: کابل
- ناشر: مطبعۀ دولتی جمهوری دموکراتیک خلق افغانستان
- سال چاپ: ۱۳۶۵
- تعداد صفحات: ۳۴۱
جمال میرصادقی از شخصیتهای دووجهی ادبیات معاصر ایران است، او هم داستاننویس است و هم پژوهشگر ادبیات داستانی، هرچند پژوهشگر بودن او جنبۀ دیگر شخصیت خلّاق و هنریاش یعنی داستاننویسیاش را زیر سایۀ خود برده است و نگذاشته چندان به چشم بیاید.
کتاب «قصه، داستان کوتاه، رمان: مطالعهای در شناخت ادبیات داستانی و نگاهی کوتاه به داستاننویسی معاصر ایران» نخستین اثر پژوهشی میرصادقی در حوزۀ ادبیات داستانی است که آن را برای نخستین بار در سال ۱۳۵۹ در تهران منتشر کرد و بعدها در سال ۱۳۶۵ در کابل آن را تجدید چاپ نمود. این نویسنده و پژوهشگر نوشتن این اثر را مرهون تشویق و ترغیب استاد شفیعی کدکنی میداند و در سرآغاز کتاب دراینباره چنین مینویسد:
نوشتن این کتاب را مرهون دوست شاعر و فاضلم دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی هستم. پنج شش سالی بود که یادداشتهایی در زمینۀ قصه و داستان تهیه کرده بودم، اما حال و حوصلۀ تدوین و تنظیم آنها را نداشتم. وقتی دکتر شفیعی از من خواست که حاصل تجربیاتم را در کلاس درس داستاننویسی دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران در اختیار دانشجویان بگذارم، این یادداشتها را مرتب کردم و حاصلش این کتاب شد (میرصادقی، ۱۳۶۵: ۷).
کتاب «قصه، داستان کوتاه و رمان» پنج فصل دارد. نویسنده در فصل اول به تعریف قصه (tale) میپردازد و مینویسد:
معمولاً به آثاری که در آنها تأکید بر حوادث خارقالعاده، بیشتر از تحول و تکوین آدمها و شخصیتها است، قصه میگویند. در قصه محور ماجرا بر حوادث خلقالساعه میگردد. حوادث قصهها را به وجود میآورد و در واقع رکن اساسی و بنیادی آن را تشکیل میدهد. بیآنکه در گسترش و بازسازی قهرمانها و آدمهای قصه نقشی داشته باشد؛ به عبارت دیگر شخصیتها و قهرمانها در قصه کمتر دگرگونی مییابند و بیشتر دستخوش حوادث و ماجراهای گوناگوناند (همان: ۳۷).
میرصادقی اصطلاح قصه را برای تمام روایتهای که تا پیش از مشروطیت در ایران با عنوان افسانه، حکایت، سرگذشت و... از آنها یاد میشده انتخاب میکند و بین قصه که پدیدهای بومی است، با داستان کوتاه و رمان که رهاورد تمدن غرب است تمایز میگذارد. نویسنده در فصل دوم به تعریف داستان کوتاه (short story) میپردازد و برخی ویژگیهای داستان کوتاه را با ارائۀ نمونههایی از ادبیات داستانی ایران و جهان توضیح میدهد. فصل سوم کتاب دربارۀ رمان (novel) است. در اینجا هم میرصادقی تعاریف متعددی از رمان را از فرهنگها و نویسندگان و پژوهشگران غربی نقل میکند و البته اذعان دارد که ارائۀ تعریفی جامع و مانع که همۀ انواع رمان را در بر بگیرد تقریباً غیرممکن است. او در ادامه انواع رمان از منظر زاویه دید را برمیشمرد و دربارۀ آیندۀ رمان نیز بحثی را پیش میکشد. فصل چهارم کتاب به پیشکسوتهای داستان کوتاه در جهان اختصاص دارد. در این فصل نویسنده نگاهی میاندازد به داستانهای کوتاه پیشگامان این هنر یعنی گوگول، آلنپو، موپاسان و چخوف و ویژگیهای اصلی داستانهای هر کدام از این نویسندگان را برمیشمرد. فصل آخر کتاب نیز مروری اجمالی و البته مفید و ارزشمند بر داستاننویسی معاصر ایران است. میرصادقی در این فصل، کارنامۀ داستاننویسی محمدعلی جمالزاده، صادق هدایت، بزرگ علوی، صادق چوبک، جلال آل احمد، ابراهیم گلستان، محمود اعتمادزاده، سیمین دانشور، بهرام صادقی، غلامحسین ساعدی، محمود کیانوش، فریدون تنکابنی، علیمحمد افغانی، هوشنگ گلشیری، محمود دولتآبادی، احمد محمود و امین فقیری از نظر میگذراند و نکات قابل تأملی را دربارۀ شیوۀ داستاننویسی هر یک بیان میکند.
در همین زمینه:
- ۰۴/۰۳/۰۱