معرّفی کتاب سپیدهدم ایرانی نوشتهٔ امیرحسن چهلتن
سپیدهدم ایرانی نوشتهٔ امیرحسن چهلتن رمانی است که نخستین بار در سال ۱۳۸۴ منتشر شد. (اطلاعات بیشتر در ویکیپدیا). امیرحسین چهلتن رماننویس شهیر ایرانی در این رمان به وقایع قبل و بعد از انقلاب اسلامی سال 57 میپردازد. (وبسایت امیرحسین چهلتن). در این نوشته به بررسی پیرنگ و خط سیر حوادث این رمان میپردازیم.
نگاهی به رمان سپیدهدم ایرانی
رمان «سپیدهدم ایرانی» از اینجا آغاز میشود که ایرج بیرشگ پس از بیستوهشت سال دوری از وطن، جمعه ۲۷ بهمن ۱۳۵۷، یعنی درست پنج روز بعد از پیروزی انقلاب، به ایران برمیگردد. با مرور خاطرات ایرج به سالهای آخر دهۀ بیست برمیگردیم و متوجه میشویم که او عضو حزب توده بوده و در ترور نافرجام شاه در سال ۱۳۲۷ دست داشته است و برای ناصر فخرآرایی، ضارب او، اسلحه تهیه کرده است. سرهنگ بیرشگ، پدر ایرج، که دوست و رئیسدفتر نخستوزیرِ وقت، رزمآراست، بعد از اطلاع از ماجرای پسرش، به دفتر نخستوزیر میرود و از او میخواهد که به حرمت دوستیشان دست از تعقیب پسرش بردارد. رزمآرا در پاسخ به درخواست سرهنگ، از رابطۀ همجنسگرایانۀ او با ستوان جوانی پرده برمیدارد تا به او بفهماند که از زندگی شخصی و نقطهضعفهایش بهخوبی آگاه است و بهتر آن است که دیگر چنین درخواستی را مطرح نکند. سرهنگ مدتی بعد خلع لباس میشود و از نظام اخراج میشود. ملیحه، همسر سرهنگ بیرشگ، سالها پیش وقتی ایرج ده سال داشته و پری خواهرش تازه متولد شده، مُرده است. سرهنگ بیرشگ به اصرار پدرش ازدواج کرده است و هرگز میل و کششی به زنان نداشته است، برای همین هم بعد از مرگ ملیحه دیگر ازدواج نمیکند و دو فرزندش را بهتنهایی بزرگ میکند. ایرج پیش از ماجرای ترور شاه، با هنرپیشهٔ تئاتری به نام میهن آشنا میشود و این دو با وجود مخالفت سرهنگ، با هم ازدواج میکنند و صاحب فرزندی به نام فرزاد میشوند. وقتی ایرج ایران را ترک میکند، فرزاد دو سال دارد و حالا که برگشته، مردی سیساله است که زن و بچه دارد. ایرج دو سال، در فاصلۀ ترور شاه تا ترور رزمآرا، بهصورت مخفیانه در ایران زندگی میکند و بعد از ترور رزمآرا توسط خلیل طهماسبی در اسفند ۱۳۲۹، به مشهد میرود و با هزار امید و آرزو بهصورت قاچاق به کشور دوست و همسایه، شوروی، میگریزد؛ اما بهمحض ورود به خاک این کشور دستگیر میشود و به جرم جاسوسی به پانزده سال کار اجباری در ماگادن، شبهجزیرهای در سیبری، محکوم میشود و تازه میفهمد چه رَکَبی خورده است. او بعد از پایان محکومیت در سیبری به آلمان میرود و آنجا ساکن میشود. با سقوط سلطنت خیلیها تصمیم میگیرند به ایران برگردند و ایرج هم یکی از این اشخاص است. او که حالا پیرمردی پنجاهوپنجساله است بعد از بیستوهشت سال دوری از وطن، به سرزمین آبا و اجدادیاش برگشته است. شهر پر از التهابِ انقلاب است. خشونت عریان، تکصدایی و حذف هر نوع صدای مخالف او را از آیندۀ انقلاب ناامید میکند. ایرج به کمک خواهرش پری، بسیار تلاش میکند به همسرش میهن نزدیک شود و به زندگی ازدسترفتهاش سامان بدهد اما نمیتواند؛ زیرا دیگر خبری از آن عشق سوزان سالهای جوانی نیست و برگشتن او هم بعد از این همه سال چیزی را درست نمیکند؛ بنابراین با میهن (در معنای ایهامیاش هم زنش و هم وطنش) خداحافظی میکند و به آلمان برمیگردد تا در تنهایی زندگیاش را بگذراند.
سپیدهدم ایرانی با عنوانی آیرونیک و طنزآمیز به بازخوانی دورهای سیساله از تاریخ معاصر ایران میپردازد و نویسندۀ آن میکوشد در خلال رمان به نقدِ زدوبندهای سیاسی، بازیهای حزبی، دخالت ابرقدرتها در مسائل سیاسی کشور، فرهنگ تکصدا و استبدادپرور، هیجانزدگی مردم در امور سیاسی و تصمیمات نابخردانه گرفتن در بزنگاههای تاریخی، فریب خوردن آدمها و تباه شدن زندگیشان لای چرخهای ارابۀ سیاست و سرنوشت تراژیک مبارزان، مهاجران و پناهندگان سیاسی بپردازد. سپیدهدم ایرانی البته اشتباهات و ایرادات و شاید بهتر است بگویم حفرهها و خلأهایی دارد که من در یادداشتی دیگر به آنها خواهم پرداخت.
مشخصات کامل کتاب
- نام کتاب: سپیدهدم ایرانی
- نویسنده: امیرحسن چهلتن
- نوبت چاپ: دوم
- محل چاپ: تهران
- ناشر: نگاه
- سال چاپ: ۱۳۸۷
- تعداد صفحات: ۲۰۷