دو قدم مانده به صبح

سلام خوش آمدید

۱۳ مطلب در بهمن ۱۳۹۷ ثبت شده است

مجموعه داستان حسن محمودی داستان محکوم به اعدام تبرئه شده ای است که بارها تا پای چوبه دار رفت و سر آخر بخت با او یار بود که زنده بماند اما همچنان نگران چهارده سالگی دختران دیگر است. سومین مجموعه داستان حسن محمودی با عنوان «از چهارده سالگی می ترسم» که داستان های آن را در فاصله سال های 81 به این سو نوشته شده است از سوی نشر چشمه منتشر شد.

مجموعه داستان «از چهارده سالگی می ترسم» شامل داستان های با نام های «قول و قرار»، «صبر ایوب»، «ناخن ها و آوازها»، «ناخن و دودها»، «سی در»، «خیانت»، «نفرین عشق»، «از چهارده سالگی می ترسم»، «دیشب در باران گم شدیم» و «پله هایی که بالا نرفتم» است. بلندترین داستان این مجموعه «صبر ایوب» نام دارد و یک داستان 70 صفحه ای درباره جنگ ایران عراق و حواشی آن است. 

  • اسماعیل

نوشته‌ای که می‌خوانید از وبلاگ دکتر مصطفی حسینی نقل شده است. این نوشته ابتدا در https://alhosseini.org/ منتشر شده است. سپس ایشان در حساب کاربری «ویرگول» آن را باز نشر داده است. نوشته را همان‌گونه که هست بدون کوچک‌ترین تغییری در این جا نقل می‌کنیم. امید که از خواندن آن نهایت استفاده را ببرید. 

مهاجرت

«وقتی در ایرانی خیلی از اینها را شاید درک نکنی و این جوی که درست شده که حتما باید بریم «خارج» درس بخونیم همه را گرفته است. و خودمان هم در درست کردن این جو قطعا نقش داشته ایم. ولی وظیفه اخلاقی همه دوستانی که آنجا و اینجا هستند این است که همانطور که اخبار مثبت را راجع به خودشان منتشر می کنند، معایب و مشکلات را هم بگویند تا خدای نکرده بچه هایی که می خواهند تصمیم به رفتن از ایران بگیرند در تصمیم خود دچار تورش نشوند. من به هرکس که درباره رفتن می پرسد می گویم برای کوتاه مدت برو، مثلا یک دوره مستر، در یک دانشگاه خوب برو، اگر دوست داشتی آنجا را آنوقت دکتری بخوان. به نظرم این بهترین حالت است. هم تجربه آنجا را می کنید و هم با اطلاعات بیشتر راجع به ادامه تحصیل یا برگشت تصمیم می گیرید.»

  • اسماعیل

من آدم لیوان بازی هستم. هرجا که لیوانی ببینم که ازش خوشم بیاید، حتماً می‌گیرم‌اش. فکرم هم در آن لحظات کار نمی‌کند و ممکن است هر مقدار پولی را بابت لیوان پرداخت کنم.

یک بار لیوانی را به قیمت 35000 تومان از متروی تهران خریدم که چون خیلی خیلی ازش خوشم آمد، برای دوستم هم که پیش‌اش می‌رفتم، یکی دیگر به هدیه بردم. ولی کمتر از یک ماه بعد همان لیوان را بنده‌ی خدایی کنار خیابان ولی عصر تهران بساط کرده بود و 15000 تومان می‌داد. از همین طریق یک کلکسیون از لیوان‌های ریز و درشتی با طرح‌ها و رنگ‌ها و البته کاربردهای متفاوتی فراهم کرده‌ام.

  • اسماعیل

این مطلب از وبسایت آقای فرشید پاکذات انتخاب شده و عیناً در این جا نقل می‌شود. حتی عکس‌ها از ایشان است. امید که لذت ببرید.

با توجه به شرایط امروز جامعه ایران، همه باید این قاتل رو الگوی خودمون قرار بدیم. شرایط زندگی و پیشرفت در ایران سخت شده. خیلی‌ها اعتقاد دارند که توی ایران نمیشه پیشرفت کرد. از یک طرف شرایط اقتصادی، از یک طرف مشکلات و موانعی که قوانین بوجود میارن. از یک جهت مدیریت ضعیف و تحریم‌های خارجی و... . دلایل زیادی هست برای اینکه بگیم توی ایران نمیشه پیشرفت کرد.

اما آیا این شرایط از زندگی در یک سلول انفرادی با حکم حبس ابد هم سخت‌تر و محدودتره؟ در این نوشته با رابرت استراد آشنا می‌شید تا جواب این سوال رو پیدا کنید.

در این نوشته با مردی آشنا می‌شید که شاید زندگیش نوع نگاه شما به زندگی و حتی کل زندگی‌تون رو تغییر بده. این مرد رابرت استراد، یک قاتل محکوم به حبس ابد هست.

  • اسماعیل

زنده یاد محمد نمازی فرزند حاج محمد حسن تاجر نمازی از تاجران موفق و از خانواده‌های خوش‌نام و بزرگ شیرازی بود. وی در کودکی به خارج از کشور رفت و در سال 1323 شمسی در بحبوحه‌ی جنگ جهانی دوم، پس از مراجعت به کشور و مشاهده‎ی اوضاع نابسامان مردم شیراز که از درد و رنج بیماری‌های لاعلاج و فراگیر در عذاب بودند، تمامی هم و غم خود را برای ایجاد مرکزی طبی و بهداشتی برای درمان مردم فقیر و ناتوان به کار برد. شادروان نمازی، پس از مشورت با اهل فن به این نتیجه رسید که بیشتر امراض و بیماری‌های شایع به دلیل دسترسی نداشتن به آب آشامیدنی سالم و بهداشتی است. در آن زمان امراض گوناگونی نظیر حصبه و وبا جان بسیاری از مردم شهر شیراز و دیگر نقاط ایران را می‌گرفت و اکثر قریب به اتفاق پزشکان یکی از راه‌های عمده‌ی درمان این بیماری‌ها و ریشه کن ساختن آن‌ها را تصفیه و سالم‌سازی آب شرب مردم می‌دانستند. 

  • اسماعیل

چرا با اینکه رضاشاه و آتاتورک در تقریباً هم‌زمان بر سر کار آمده و می‌توان گفت که رویکرد اعتقادی یکسانی در امور کشورداری، خصوصاً، غربی‌سازی کشور داشتند؛ در عمل اما، دستادورهای این دو تفاوت‌های زیادی دارد. در مقاله‌ی زیر که به تازگی منتشر شده به خوبی به این موضوع پرداخته شده است. نکات حایز اهمیتی را در مقاله خواهید یافت که هم برای‌تان تازگی دارد و هم دلایل بنیادی تمام تحولات (مثبت و منفی) جامعه‌ی ایران سال‌های بعد را نیز به خوبی درخواهید یافت.

نویسنده: حمید نساج، استادیار علوم سیاسی دانشگاه اصفهان

چکیده:

سده‌ی بیستم شـاهد پیـدایش دولـت‌هـای شـبه مـدرن در دو کشـور ایـران و ترکیـه بـود. مصـطفی کمـال آتاتورک پس از انحلال امپراطوری عثمانی، اقدامات وسیعی را در زمینه‌ی نوسازی توأم بـا دیـن‌زدایـی آغاز کرد. در ایران نیز رضاخان میرپنج پس از انقراض قاجاریه، راه نوسازی را در غربـی سـازی یافـت. تاریخ روابط خارجی میان دو کشور و بـه خصـوص سـفر تـاریخی رضاشـاه بـه ترکیـه نیـز پیونـد نظـری رویکرد دو زمامدار را عمیق‌تر سـاخت و رضاشـاه در پی‌گیـری سیاسـت غربـی سـازی و بـه ویـژه کشـف حجاب مصمم‌تر شد. اما علی‌رغم شباهت رویکرد نظـری، مقایسـه‌ی اقـدامات غربـی سـازی رضاشـاه و آتاتورک نشان می‌دهد که تفاوت بسیار زیادی در شدت و تنوع این اقدامات وجود دارد. حذف سلسله مراتب مذهبی، انحلال مدارس دینی و دادگـاه‌هـای شـرع، تعطیـل خانقـاه‌هـا، منـع بـه کـارگیری علائـم مذهبی، تدوین قانون مدنی اروپایی و ضداسلام، تغییر الفباء، الزام به قرائت نماز، قرآن و اذان به ترکی و تغییر تعطیلی از جمعه به یکشنبه از جمله اقداماتی بود که توسط آتاتورک صـورت پـذیرفت، ولـی در ایران انجام نشد. همچنین نوع مقاومت در برابر غربی سـازی متفـاوت بـود. بسـیج اجتمـاعی فراگیـری در توصیف کند «مذهب و سازمان روحانیت» است. علاوه بر این، فقدان سنّت اندیشـه‌ای عمیـق در ترکیـه، هم‌جواری ترکیه با غرب، وجود دیوان‌سالاری قوی به جا مانده از امپراطـوری عثمـانی و تهدیـد مرزهـای ترکیه توسط یونانی‌ها از دیگر عوامل مؤثر به شمار می‌آید. در این پژوهش از رویکرد تحلیل تاریخی و روش تحقیق مقایسه‌ای استفاده شده است.

کلیدواژه‌ها:

ایران؛ ترکیه؛ رضاشاه؛ آتاتورک؛ غربی سازی؛ نوسازی؛ مذهب؛ اسلام؛ روح

لینک مقاله: (PDF) - متن بر روی سایت (HTML)

  • اسماعیل

یکی از آروزهای من این است که روزی برسد که ما ایرانی‌ها وقتی کاری انجام می‌دهیم خودمان صفت حرفه‌ای را به خودمان نچسپانیم. به این کلمه حساسیت پیدا کرده‌ام از بس همه خودشان به خودشان حرفه‌ای می‌گویند. خودشان محصولاتشان را حرفه‌ای می‌نامند!

از این دست کلمات که به صورت کلیشه‌ای برای هر چیزی به کار می‌رود: حرفه‌ای، تکنولوژی روز دنیا، مدرن، اینها جدیده ...

حالم از کلمات کلیشه‌ای به هم میخورد.

کلیشه

  • اسماعیل

غربت تلخ و گزنده است. به قول آن بنده‌ی خدایی که می‌گفت: «نان غربت چقدر تلخ است! هوای غربت چقدر سنگین است!». مهاجرت به دایره‌ای می‌ماند که آنهایی که درونش هستند آروز دارند به بیرون آن بروند، و آنانی که به بیرون از دایره قدم گذاشته‌اند دوست دارند داخل می‌بودند. مهاجرت عمدتاً در سن و سالی رخ می‌دهد که تو کودکی و نوجوانی‌ات را پشت سر گذاشته‌ای و دوستانِ هم‌بازی و هم‌درس زیادی فراهم کرده‌ای. خاطرات زیادی از زیست بودم خود داری. به زبان مادری‌ات اُخت شده‌ای و با آن هزاران شوخی و طنز بلدی. در اطرافت کسانی داری که با یک جمله برایت کاری می‌کنند. و در چنین شرایطی وقتی پای به کشور بیگانه می‌گذاری متوجه می‌شوی آنها قبلاً بازی‌های کودکی‌شان را کرده‌اند و دوست‌های خود را یافته‌اند، به زبان خود، به شوخی‌های خود و به آدم‌های شبیه خود بیشتر اُخت هستند. شاید چند وقت اول شاد باشی، شاید چند ماه اول خیلی‌ها برایت وقت بگذارند؛ اما چون نیک بنگری همه‌ی آنهایی که جلای وطن کرده‌اند در دل غمی دارند.

  • اسماعیل

چگونه از عقاید احمقانه بپرهیزیم اثر برتراند راسل

مقدمه

برتراند آرتور ویلیام راسل (زاده‌ی ۱۸ می ۱۸۷۲ – درگذشته‌ی ۲ فوریه ۱۹۷۰). ریاضیدان، منطق‌دان و فیلسوف بریتانیایی بود که آثارش در مورد تحلیل منطقی، فسلفه‌ی قرن بیستم را تحت تاثیر قرار داد. برتراند راسل که موفق به کسب جایزه‌ی نوبل نیز شد، در گفتاری کوتاه با عنوان «چگونه از عقاید احمقانه بپرهیزیم؟»، به روشنی به آسیب شناسی آفات تعصب، جزم و جمود، پیش‌داوری و …. در باورهای آدمی می‌پردازد. برای پرهیز از انواع عقاید احمقانه‌ای که نوع بشر مستعد آن است، نیازی به نبوغ فوق بشری نیست. چند قاعده‌ی ساده شما را اگر نه از همه خطاها، دست کم از خطاهای ابلهانه بازمی‌دارد.

 

  • اسماعیل

یادگیری کودکان وقتی به بهترین شکل اتفاق می‌افتد که با بدن خود درگیر جهان خارج شوند

امروزه روز، تمام ابعاد زندگی ما با اینترنت عجین شده است. حتی می‌توان گفت دیگر تقریباً هیچ کاری را نمی‌توان بدون اینترنت انجام داد. در این میان اما، مانند هر مخلوق بشری دیگری، اینترنت هم محل بحث دارد که آیا تمام کارکردهای آن مفید هستند؟ آیا باید از ورود آن در هر قسمت از زندگی فردی و اجتماعی خود استقبال کنیم؟ مهم‌تر از آن وسایلی هستند که با آن‌ها اینترنت را دریافت می‌کنیم. به این بهانه که اینترنت همه جا نیاز است، کامپیوتر‌های شخصی، تبلت‌ها، لپ‌تاپ‌ها و گوشی‌های تلفن همراه همه جا با ما هستند. البته همه‌ی ما می‌دانیم که تنها کارکرد این وسایل دریافت اینترنت نیست، آن‌ها کارکردهای مثبت و منفی دیگری نیز دارند.

  • اسماعیل

همه توافق داریم که بشر روزگاری غارنشین بوده است. اما اغلب فکر می‌کنیم این دوران غارنشینی خیلی زود و در همان عنفوان جوانی تمدن پایان یافته است. در واقع همگان بیرون آمدن فیزیکی بشر از درون غار و پا بر روی زمان نهادن وی و شروع زندگی در محیط بیرون، ابتدا به صورت کوچ از نقطه‌ای به نقطه‌ای دیگر و به مناسبت فصل‌های سال و نیازهای بشر و سپس به صورت یک‌جا نشینی در کناره‌ی رودهای پر آب و زمین‌های حاصلخیز مانند سرزمین میان دو رود را نشانه پایان دوران غارنشینی و آغاز تمدن بشر می‌دانند. 

  • اسماعیل

عکسی از وبسایت شهر پاریس که در آن کتابخانه‌های سطح شهر را جستجو کرده‌ام.
زندگی یک ماهه‌ی من در پاریس حاوی نکات زیادی بوده که هر یک را باید در جای مناسب خود به بحث گذاشت. نقاط ضعف و قوت زیادی را می‌توان در این جامعه یافت. لذا بهتر است هیچ قضاوت کلی انجام ندهیم. این نوشته فقط به یک مسأله‌ی خیلی مهم در مقایسه با جامعه‌ی ایران می‌پردازد.
  • اسماعیل

فرقی نمی‌کند سال نو میلادی باشد یا سال نو خورشیدی، فرقی نمی‌کند شب چله باشد یا جشن هالووین، فرقی نمی‌کند ولنتاین باشد یا جشن اسپندارمزگان. در هر صورت حجم زیادی عکس و نوشته و کپشن در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌کنیم. چند نکته در این خصوص قابل ذکر است:

چیزی که ایرانی نیست، بنا بر دلیلی تاریخی ایرانی نیست! بنا به تصویب و تصمیم کسی ایرانی با غیر ایرانی نشده است. لذا خیلی خنده دار است که به زور می‌خواهیم کریسمس را جشن بگیرم و خوشحال باشیم. اینکه آداب و سنن دیگر ملت‌ها برای ما قابل احترام باشد، یا اینکه در کشوری غربی زندگی کنیم و بنا بر اقتضای محیطی که در آن زندگی می‌کنیم با شادی مردم آن سرزمین همراه و همدل باشیم، البته که بحث متفاوتی دارد. اما این اجبار به جا انداختن چیزی که متعلق به فرهنگ و تاریخ ایران نیست صرفاً یک لج‌بازی تهی از تفکر است.

  • اسماعیل
دو قدم مانده به صبح
آخرین نظرات