دو قدم مانده به صبح

سلام خوش آمدید

مصاحبه هولگر دامبِک با گونتر تسیکلر، استاد ریاضیات / ترجمه: فرهاد سلمانیان

این خبر را شنیده‌ایم: کوچر بیرکار، استاد ریاضی در کمبریج، زاده شده در مریوان، برنده جایزه پرافتخار “فیلد” شده است. در ویدئوی زیر که در معرفی اوست، «مهاجر ریاضی‌دان» (معنای اسم کردی او) از علاقه‌اش به ریاضی می‌گوید. اما مگر می‌توان به ریاضیات علاقه‌مند بود؟

رشته‌ی ریاضی را عموماً‌ خسته‌کننده می‌دانند. اما باید پای صحبت اهل فن نشست تا دریافت ریاضیات چقدر جذاب و شورانگیز است. شاید این شور را حس کرده باشید، وقتی که به راه حل مسئله‌ای دست یافته‌اید. هر چه مسئله پیچیده‌تر، درگیری با آن شورانگیزتر.

گونتر تسیکلر (Günter Ziegler) استاد پرآوازه ریاضیات در برلین، در مصاحبه‌ای که “اشپیگل” با او کرده شرح می‌دهد که چرا ریاضیات او را به وجد می‌آورد. این هندسه‌دان در مصاحبه‌ای با هفته‌نامه‌ی «اشپیگل» توضیح می‌دهد که یک برهان هوشمندانه‌ی ریاضی چه ویژگی‌ای دارد.

  • ۰ نظر
  • ۰۷ اسفند ۹۷ ، ۰۲:۴۰
  • اسماعیل

اقتصاددانی که بحران ارزی امروز ترکیه را پیش‌بینی کرده بود!

بحران مالی و اقتصادی کنونی لیر ترکیه برای بیشتر تحلیلگران و کارشناسان غیرمنتظره بود و همین وقوع ناگهانی سرمایه گذاران را نگران کرد و به ایجاد آشفتگی در بازارها منجر شد. اما تیم لی در سال ۲۰۱۱ درباره وقوع چنین مشکلی در ترکیه هشدار داده بود. اگرچه عمدتا این پیش بینی «لی» نادیده گرفته شد، اما اکنون با توجه به بحران لیر در ترکیه و آشفتگی ناشی از آن در بازارهای نوظهور، اروپا و آمریکا، دیگر وقوع آن چندان دور از ذهن به نظر نمی رسد.

  • ۰ نظر
  • ۰۷ اسفند ۹۷ ، ۰۲:۳۴
  • اسماعیل

نویسندگان خبرنگار

طبق نظرسنجی‌ها، روزنامه‌نگاری و خبرنگاری یکی از سخت‌ترین شغل‌های جهان است. از سوی دیگر علاوه بر سختی، روزنامه‌نگاران و خبرنگاران به خاطر درگیری با اخبار ناگوار، بیش از بقیه مردم در معرض افسردگی و مشکلات روحی هستند. اما هر چه باشد روزی یک نویسنده، روزنامه‌نگار، پژوهشگر یا ...، الهام‌بخش ما بوده و با آثارش ما را تحت تأثیر خود قرار داده است. به همین خاطر به مناسبت 17 مرداد، روز خبرنگار، بهتر است به احترام آنان که لذت زندگی نصیب خودشان نشد اما ما را به لذت رساندند کلاه از سر برداریم و دستاوردهایشان را مرور کنیم.

  • ۰ نظر
  • ۰۷ اسفند ۹۷ ، ۰۲:۳۱
  • اسماعیل

این چند خط را روزی که دقیقاً یادم نمی‌آید کی بود! برای کسی نوشتم که دوستش دارم. این اولین بار است که آن را به طورعمومی نشر می‌دهم. امید که به دل همه بنشیند. 

  • ۰ نظر
  • ۰۷ اسفند ۹۷ ، ۰۲:۲۹
  • اسماعیل

بچه که بودیم (یعنی مثلاً من کلاس دوم – سوم ابتدایی بودم) یکی از سرگرمی‌های ما (گروهی از بچه‌های هم سن و سال که معمولاً در چشم بزرگترها هم‌ردیف اشرار و یا اراذل و اوباش قلمداد می‌شدیم. رهبر گروه و مقصر اصلی فجایع:من!) رفتن به دشت پت و پهن اطراف روستا، خصوصاً در فصل بهار، بود. از آنجایی که ما اکثراً ساکن شهر بودیم، این دشت همیشه برای ما تازگی خاص خودش را داشت. چیزی که همیشه برای من جالب بود

  • ۰ نظر
  • ۰۷ اسفند ۹۷ ، ۰۲:۲۴
  • اسماعیل

در سال‌های ۱۷- ۱۹۱۶ سایهٔ تفکرات وودرو ویلسون رئیس‌جمهور آمریکا با طرح چهارده‌ ماده‌ای خود بر آمال استعماری لوید جورج در خاورمیانه افتاد؛ نخست‌وزیر پروتستان بریتانیا که با تمام قوا برای شکل‌گیری کشوری در ارض موعود، یهودیان را مصمم‌تر و هم‌پیمان با خود کرد.

اشغال فلسطین توسط صهیونیست‌ها موضوعی است که بخش مهمی از تاریخ جهان را به خود مشغول کرده و مضمون اصلی بسیاری از کتاب‌هایی است که به تاریخ خاورمیانه اختصاص داده شده است. «صلحی که همه صلح‌ها را بر باد داد» یکی از تازه‌ترین کتاب‌هایی است که با محوریت قرار دادن فروپاشی امپراتوری عثمانی به شکل‌گیری تفکر صهیونیسم پرداخته است. دیوید فرامکین، نویسنده این کتاب که نامزد جایزه پولیتزر هم بوده، با اشاره به چگونگی باز شدن پای قدرت‌های بزرگ جهانی به خاورمیانه به بهانه نفت، معتقد است رقابت میان این دولت‌ها برای کسب منافع، فروپاشی مرد بیمار آسیا یعنی امپراتوری عثمانی را سریع‌تر کرد.

  • ۱ نظر
  • ۰۷ اسفند ۹۷ ، ۰۱:۵۴
  • اسماعیل

محمد صال‌مصلحیان (استاد گروه ریاضی دانشگاه فردوسی مشهد)

علی‌اصغر مولوی (استاد گروه فیزیک دانشگاه حکیم سبزواری)

این مقاله حاصل تجربه مشترک مؤلفان به‌عنوان پژوهشگران دانشگاه کارلستد سوئد، مؤسسه آمار دهلی نو، دانشگاه تریسته ایتالیا، دانشگاه لیدز انگلستان، مرکز بین‌المللی فیزیک نظری ICTP ایتالیا و مؤسسه تحقیقات در علوم ریاضی ژاپن است.

دیشب به دیار فرنگ وارد شدم و امروز با اشتیاق به مرکز تحقیقات بین‌المللی (پژوهشگاه)، رفتم. درختان سر به فلک کشیده و تنومند، از قدمت این مکان سخن می‌گفتند: بیش از ٥٠ سال سابقه خدمت به پژوهشگران. در ساختمان اصلی به اتاق ثبت‌نام رفتم. خانمی پس از احوالپرسی نام کوچکم را پرسید. آن را در رایانه‌اش وارد کرد و سپس نام خانوادگیم را بر زبان آورد و گفت منتظرتان بودیم، خوش آمدید! سپس از صفحات گذرنامه‌ام اسکن گرفت و از کشوی میزش یک کارت شناسایی که قبلا نامم بر آن چاپ شده بود و کلیدی که شماره اتاق کارم روی آن نقش بسته بود، به همراه پسورد ورود به کامپیوتر را به من داد و گفت که اتاق و کامپیوتر شما آماده است. یادآور شد که با کارت شناسایی که حاوی تراشه الکترونیکی کوچکی است، می‌توان هر موقع شبانه‌روز به ساختمان پژوهشگاه و اتاق کار وارد شد. سپس اطلاعات اعضای خانواده‌ام را وارد و بیمه‌نامه پزشکی رایگان آنها را نیز برای تمام دوره حضور در پژوهشگاه پرینت گرفت و تحویل داد. جعبه پستی‌ام را که در اطاق عمومی (شامل تلویزیون و مبلمان راحتی) بود، نشان داد و گفت که یک کیف حاوی کتابچه راهنمای پژوهشگاه در آن قرار داده شده است.

  • ۰ نظر
  • ۰۷ اسفند ۹۷ ، ۰۱:۵۰
  • اسماعیل

نویسنده: محمدرضا رضایی

دکتر «هاشم رفیعی تبار» از سرآمدان فناوری نانو در سطح جهان است. وی متولد ١٣٢٧ در تهران است و در رشته فیزیک ذرات بنیادی تحصیل کرده است. او لیسانس فیزیک و فوق لیسانس فیزیک هسته ای و دکترای فیزیک نظری ذرات بنیادی را از انگلستان دریافت کرد. وی تاکنون سمت های بسیاری داشته است؛ ازجمله: استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، ریاست پژوهشکده علوم نانو در پژوهشگاه دانش های بنیادی (IPM)، رئیس بخش علوم نانو دانشگاه گرینویچ انگلستان، استاد مدعو دانشگاه توهوکو (ژاپن) و محقق ارشد دانشگاه آکسفورد انگلستان. از فعالیت های علمی وی می توان به چاپ بیش از ٧٠ مقاله علمی در پنج حوزه متفاوت فیزیک و تالیف اولین کتاب در فیزیک محاسباتی نانولوله های کربنی به زبان انگلیسی اشاره کرد که در موسسه انتشارات دانشگاه کمبریج انگلستان نوامبر سال ٢٠٠٧ منتشر شد و به چاپ رسید. وی پژوهشگر برتر نانوفناوری در سال ١٣٨٥ است و در ششمین دوره چهره های ماندگار برگزیده شده است. نقش و جایگاه علوم نانو و اهمیت آن و همچنین ارتباط علوم با یکدیگر، موضوع محوری گفت وگوی ما با این استاد فناوری نانو است.

  • ۰ نظر
  • ۰۷ اسفند ۹۷ ، ۰۱:۴۸
  • اسماعیل

محمدرضا شعبانعلی را دوستی به من معرفی کرد و گفت وبسایتی دارد که مطالب مفید و سازنده‌ای برای آنهایی که در جستجوی رشد فردی هستند ارائه می‌دهد. مدت زیادی از آن زمان می‌گذرد و من بیشتر و بیشتر با محمدرضا شعبانعلی آشنا شده‌ام. فردی است خودساخته و سازنده. وبسایتش منبع آموزش‌های زیادی است که درصد زیادی از آن به صورت رایگان ارائه می‌شود. فرمت کار هم جدی است! از نصیحت و جملات ادبی و ... هم خبری نیست. اگر یک ایده‌ی کاری دارید که نمی‌دانید چگونه باید آن را به مرحله سوددهی برسانید. اگر کاری را راه اندازی کرده‌اید و می‌خواهید آن را گسترش دهید. اگر فکر می‌کنید نیاز به شنیدن حرفهای آموزنده و شخصیت ساز دارید، اگر فکر می‌کنید باید مهارت‌های مذاکره و گفتگو یا بازرایابی و ... در خود پرورش دهید و در یک کلام اگر از وضعیت کنونی خود چندان رضایت خاطر ندارید و به موفقیت و پیروزی فکر می‌کنید حتماً به این سایت سر بزنید و از همین امروز آن را جزو اصلی ترین منابع مطالعاتی خود قرار دهید. آن را اولین سایتی در نظر بگیرید که قرار است هر روز صبح به آن مراجعه کرده و چیزی مطالعه کنید. او خودش را اینگونه معرفی می‌کند:

  • ۰ نظر
  • ۰۷ اسفند ۹۷ ، ۰۱:۴۳
  • اسماعیل

ساختار ذهن هم مانند بر و بازو است که با پرورش و تمرین قوی می‌شود. اگر ذهن را تربیت نکنیم و اگر روی مهارت‌های ذهنی و منطقی خود کار نکنیم نه تنها قوی‌تر نمی‌شود که هر روز ضعیف‌تر و ضعیف‌تر هم می‌شود. فکر کردن روش خاص خودش را دارد. هر چه به ذهن خطور کرد لزوماً فکر کردن نیست. استدلال کردن و به نتیجه‌ی درست رسیدن روش علمی دارد و باید آن را آموزش دید. جدای از اینکه باید بیاموزیم «چگونه باید اندیشید»، «به چه باید اندیشید» را هم باید آموخت.

  • ۱ نظر
  • ۰۷ اسفند ۹۷ ، ۰۱:۱۳
  • اسماعیل

این مطلب از سایت فرادید انتخاب شده است. مسئولیت صحت مطالب به عهده‌ی فرادید است و بازنشر آن در اینجاً صرفاً به خاطر اهمیت موضوع بوده و نه تأئید محتوای آن. 

فرادید: 

بریتانیا فیلمی کوتاه از سفر یکی از کارمندانش به ایران در ۷۵ سال پیش را منتشر کرد. به گزارش فرادید، اخیرا انجمن جغرافیایی سلطنتی و انستیتوی فیلم بریتانیا، بیش از صد فیلم تاریخی را رقمی (دیجیتالی) کرده‌اند در بین این فیلم‌ها، فیلمی کوتاه ۱۷ دقیقه‌ای به نام کویته-دامغان وجود دارد که ایرانِ ۷۵ سال پیش را به تصویر می‌کشد.

  • ۰ نظر
  • ۰۶ اسفند ۹۷ ، ۱۴:۳۱
  • اسماعیل

یک نفر از ما حاضر نیست برای چند دقیقه در روز و فقط چند دقیقه در روز از ماشین شخصی کمتر استفاده کند. درصد زیادی از ماشینهایی که در طول روز می‌بینم، تک سرنشین هستند. در خیلی از خیابان‌ها دیگر حتی جا برای پارک یک دوچرخه نیست. من نمی‌‍دانم در چنین وضعیتی چرا این همه از خشکسالی تعجب کرده‌ایم. 

  • ۱ نظر
  • ۰۶ اسفند ۹۷ ، ۱۲:۵۷
  • اسماعیل

باب سجر (Bob Seger) یکی از ستاره‌های کلاسیک راک است که کارهای ارزنده و ماندگاری دارد. ولی متاسفانه در ایران کمتر شناخته شده است. 

یکی از بهترین کارهایش که بارها هم کاور شد"Turn the page" محصول 1998 است. معروفترین کاورش (از اثر اصلی هم معروفتر) توسط گروه متالیکا در سال 2004 باز-اجرا شد و تبدیل به یکی از موفق‌ترین کارهای این گروه شد تاجایی که حتی بعضی این کارو متعلق به گروه متالیکا می‌دانند! البته آهنگسازی زیبا، اجرای فوق العاده و کلیپ بسیار متفاوت و جنجالیش (به نسبت آن سالها) قابل توجه است. 

 

  • ۰ نظر
  • ۰۵ اسفند ۹۷ ، ۲۰:۴۱
  • اسماعیل

این مطلب را دقیقاً همانگونه که در بخش فارسی رادیو فرانسه متشر شده، اینجا می‌آورم. خواندن آن برای تقریباً نیمی از مردم ایران لازم و ضرروی است. نظرات شخصی من بر این نوشته و مطالبی در این خصوص بماند برای فرصتی بهتر. با هم این مطالب را با دقت بخوانیم:

بقلم ناصر اعتمادی منتشر شده در 05-10-2015 روزآمد شده در 05-10-2015 ساعت 18:07

  • ۰ نظر
  • ۰۵ اسفند ۹۷ ، ۱۶:۳۵
  • اسماعیل

مارسل گشه و آلن بدیو

نوشتۀ ناصر اعتمادی

کتاب "چه باید کرد؟" با عنوان فرعی "گفتگو دربارۀ کمونیسم و سرمایه داری و آیندۀ دموکراسی" حاصل مجادلات دو متفکر معاصر فرانسوی "آلن بدیو" و "مارسل گُشه" است که به تازگی در 157 صفحه توسط انتشارات "فلسفه" در فرانسه منتشر *شده است.

کتاب شامل هشت فصل، یک مقدمه و یک نتیجه گیری است که طی آن دو فیسلوف فرانسوی سیر تحول سیاسی و فکری و همچنین چگونگی آشنایی شان را با کمونیسم و افکار مارکس توضیح می دهند و سپس با تشریح وضعیت سرمایه داری معاصر طرح ها و فرضیات شان را دربارۀ نحوۀ خروج از سرمایه داری جهانی شده و گذار به جامعه ای دیگرپیش می نهند.

در فصل نخست کتاب "مارسل گُشه" از جمله نخستین همراهان "کورنلیوس کاستوریادیس" و "کلود لوفر" طی سال های دهۀ 1960 در نشریۀ معروف "سوسیالیسم یا بربریت" شرح می دهد که چگونه او در ادامۀ تأملات اش در خصوص مدرنیته و طرح "خودفرمانی" ("اتونومی")رفته رفته از مارکسیسم فاصله گرفت و به نوعی سوسیالیسم دموکراتیک تمایل پیدا کرد، در حالی که "آلن بدیو" بر گذار خود از "سوسیالیسم" یا "سوسیال دموکراسی" به "کمونیسم" از اواخر دهۀ 1960 تأکید می ورزد.

  • ۰ نظر
  • ۰۵ اسفند ۹۷ ، ۱۶:۳۲
  • اسماعیل

این ویدئو از سلسله ویدئوهای دکتر ایمان فانی است، توصیه می‌کنم با دقت ببینید: اندیشه پاسکال، فیلسوف، مخترع و ریاضیدان فرانسوی



اگر این ویدئو را از طریق لینک بالا دریافت نمی‌کنید، آن را مستقیماً از این لینک دریافت نمائید: دیدن در آپارات

  • ۰ نظر
  • ۰۵ اسفند ۹۷ ، ۱۶:۱۸
  • اسماعیل

اکثر آدمها خواهان داشتن درآمد زیاد هستند ولی....

این پاراگراف را بخوانید: 

«یکی از بزرگترین مشکلات افرادی که درآمد پایین دارند این است که که هرگز مهارت های کافی و خاص کسب نکرده اند. به همین دلیل مزیت رقابتی ندارند و قاعدتا درآمدشان پایین است. خودتو رو بگذار جای مدیر یک شرکت معتبر. حتما می دانی با یک آگهی استخدام، چند صد رزومه دریافت می کنی که تقریبا ٩٨٪؜ نوشته ها یکسان است. این ٩٨٪؜ در همه چیز معمولی هستند. لیسانس یا فوق لیسانس یک رشته معمولی از یک دانشگاه معمولی دارند. کامپیوتر و زبان انگلیسی را معمولی بلدند. مثل آدم های معمولی جامعه، تلویزیون می بینند و دایماً مشغول چک کردن موبایل هستند.»

 

اگر به اندازه کافی این مطلب شما را به اصل مسأله آگاه کرده است یک سر به این سایت بزنید: مطالعه‌ی شریف 

  • ۰ نظر
  • ۰۵ اسفند ۹۷ ، ۱۶:۱۴
  • اسماعیل

تشنگی پیرمرد ۷۸ ساله به نام جمعه در خواندن کتاب‌ها در کتاب فروشی‌های پل سرخ در غرب کابل نظر همه را جلب کرده. او می‌گوید:”در زمان‌های ما نه کتاب بود و نه کتابچه و قلم، نه مکتب بود و نه جای درستی که مردم بچه‌ها و دخترهایشان را در آنجا بفرستند تا سواد یاد بگیرند.”

  • ۰ نظر
  • ۰۵ اسفند ۹۷ ، ۰۱:۴۶
  • اسماعیل

بنا بر آن‌چه تهران تایمز در شماره‌ی 10 سپتامبر 2018 اعلام کرده است، شکاف تحصیلی بین مردان و زنان در ایران در حال کاهش است. این رقم که 4 دهه‌ی گذشته رقمی بالغ بر 40 درصد بوده امروزه به کمتر از 12 درصد رسیده است. یعنی در حال حاضر تعداد زنان  تنها 12 درصد کمتر از تعداد مردان باسواد جامعه است. همچنین در این نوشته اذعان شده است که تعداد زنان بی‌سواد در ایران رقم 1.800.00 نفر است. با توجه به اینکه نسبت تعداد زنان بی‌سواد به تعداد بی‌سوادان در وسعت جهانی 2 به 3 است، یعنی از هر سه نفر انسان بیسواد در جهان، دو نفر آنان زنان هستند؛ لذا می‌توان گفت در خصوص پر کردن شکاف تحصیلی بین مردان و زنان، جامعه‌ی ایران وضعیت خوبی دارد. 

  • ۰ نظر
  • ۰۵ اسفند ۹۷ ، ۰۰:۳۳
  • اسماعیل

این داستان را از این جهت این‌جا و در این وبلاگ ذکر می‌کنیم که نمونه‌ی بارز یک طنز ساده و روان است کمه ضمن اشارات مستقیمی که به موضوعات مبتلابه جوامع دارد اما به دلیل مهارت نویسنده شکل داستانی خود را حفظ کرده است و خواننده را تا به انتها به همراه خود می‌کشد. نکته‌ی دیگر، بی‌زمان و بی‌مکان بودن داستان است. این یک نکته‌ی قوت محسوب می‌شود چرا که وقتی راجع به زمان و مکان خاصی می‌نویسید، در این صورت نوشته‌ی شما بیشتر روح ژورنالیستی دارد و تو گویی گزارشی است و یا تحلیلی است در یکی از صفحات داخلی یک روزنامه‌ی همان جامعه و مایِ خواننده الان داریم یک آرشیو از روزنامه‌های آن زمان را ورق می‌زنیم. این دو به این دلیل مهم با هم فرق دارند.

  • ۰ نظر
  • ۰۵ اسفند ۹۷ ، ۰۰:۱۲
  • اسماعیل
دو قدم مانده به صبح
آخرین نظرات